روایت دکتر امیراسماعیل ثقفی‌نیا مدیرعامل شرکت دانش‌بنیان درسا

دکتر ثقفی‌نیا 59 ساله و متولد تهران. برای تحصیلات به آمریکا می‌رود و بعد به دلیلی مجبور می‌شود به ایران برگردد و تحصیلش را در دانشگاه تهران و در رشته میکروبیولوژی ادامه می‌دهد. همه این‌ها هم‌زمان می‌شود با سال‌های جنگ. براثر کار روی مصدومان شیمیایی در دوران جنگ به داروسازی علاقه‌مند می‌شود و بعد از جنگ به داروسازی لقمان می‌رود و این زمینه‌ای می‌شود تا در سال‌های آینده مدیریت شرکت دانش‌بنیان درسا دارو را بر عهده بگیرد. و همچنین راه اندازی شتابدهنده توانا و مرکز آموزش عالی.
 
 
 
از جنگ یاد گرفتیم گروهی کارکنیم
من میکروبیولوژیست هستم. سال 61 کار حرفه‌ای‌ام را شروع کردم. در دوران جنگ سعی کردم جاهای مختلفی باشم، از رزم شروع کردم و آخرش هم در بهداری سروکله‌ام پیدا شد. من آن موقع 21 سالم (بود و دکترا را نگرفته بودم). بعد از پایان جنگ خب ما یک مجموعه شده بودیم. خیلی چیزها یاد گرفتیم از جنگ. یکی از چیزهایی که یاد گرفتیم این بود که ما باید گروهی کار کنیم! فردی به جایی نمی‌رسیم و می‌شود گفت که سال‌های 74 بود که اولین مجموعه‌ای را که کارهای تحقیق و توسعه را انجام می‌داد (راه‌اندازی کردیم). این را هم در جنگ یاد گرفتیم که کارها را باید از پایه شروع کنیم و اگر از پایه شروع نکنیم به بحران می‌خوریم (یعنی) کارهای نمایشی انجام می‌دهیم ولی واقعی نخواهد بود.
 
 
 
ساخت اولین محصول بیوتکنولوژی کشور
حمله‌ی شیمیایی صدام که شد هیچ تجربه‌ای عملا در کشور نبود (تا آن موقع) و تجربه‌ی خیلی محدودی عزیزان ما در ارتش داشتند که آن هم در کتاب‌ها بود. شاید بشود گفت که اولین تجربه بود که نیازمند یک سری آدم‌های فرهیخته بود، نیازمند کسانی بود که در حوزه‌های بالینی کار کرده بودند، در صنعت کار کرده بودند، در تحقیق و توسعه کار کرده بودند. ما خوشبختانه تقریبا سه چهار سال مانده به انتهای جنگ، متخصصین و پزشکان ما و خیلی از متخصصین ما در مرز جهانی بودند یعنی آن‌ها به مواردی رسیده بودند که خیلی در این حوزه‌ها (به روز بود). این نشان دهنده‌‌ی این بود که این‌ها خیلی در این حوزه‌ها زحمت کشیدند. ما بعد از جنگ به این جمع‌بندی رسیدیم که این مجموعه‌ها باید باهم کار کنند و می‌شود گفت اولین موضوعی که -مخصوصا مختصصین بالینی- به ما می‌گفتند این بود که ما نزدیک چهل هزارتا مصدوم شیمیایی داریم که این‌ها تاثیرات درازمدت دارند-بهش می‌گویند دیلی افکت-باید چه کار کرد؟ یکی از داروهایی که شناسایی کردند که گاما رک یا گاما اینترفرون هست هشت هزارتا کربن دارد! ببینید چه مولکول عظیمی است! و چون اثرات تماس با این سلاح شیمیایی یک حالت سمی در بدن به وجود می‌آورد خوشبختانه متخصصان متعددی جمع شدند و اولین محصول بیوتکنولوژی کشور بعد از تقریبا 9 سال فعالیت ساخته شد. این برای مصدومین شیمیایی بود که خودش اثرات مثبت خیلی زیادی گذاشت.
 
 تحریم نیتروگلیسیرین و تولید آن با کیفیت بالاتر جهانی
دومین مساله‌ای که پیش آمد این بود که یازده سپتامبر را ما داشتیم و خیلی تاثیرات در سطح جهانی داشت. یکی از تاثیراتی که داشت این بود که محصولاتی که پایه‌ی نیتروگلیسیرین داشتند به دلیل اینکه مصرف نظامی هم داشت به محدودیت خورد. نیتروگلیسیرین اثرش این است که باعث انبساط عروق می‌شود. چه مواقعی مهم است؟ ما دست به قلب که می‌زنیم، مریض باید تا آخر عمرش این دارو را مصرف کند. پس یک گروهی هستند که (از این دارو استفاده می‌کنند) این دارو هم یک داروی ساده نیست و این دارو توانست...من یادم هست معاون وزیر آقای دکتر احمدیانی به من زنگ زد گفت این اتفاق افتاده (و این دارو تحریم شده)‌ شما می‌توانید که یک تیم هستید آین را تولید کنید؟ این دارو  دست کشورهای متعددی بود و ما عمده‌اش را از سوئیس وارد می‌کردیم ولی جدای از این ما بعضی‌وقت‌ها می‌گوییم تحریم‌های ثانویه به وجود می‌آید به دلیل این که اثرات یک حادثه‌ است که یک (سری تحریم ایجاد کرده) بنابراین یک کشوری که دولت و ملت دارد باید حواسش به این باشد که یک سری چیزها را باید خودش تولید کند! شما گندم را خودت باید تولید کنی! نمی‌توانی بگویی من گندمم را وارد می‌کنم! ممکن است یک روزی بیاید که آن تولیدکننده خودش بخواهد. ابتدا به آقای دکتر فروتن زنگ زدند بعد به من زنگ زدند که شما و تیم‌تان می‌توانید این کار را بکنید؟ ما خب تیم را تهییج کردیم. ابتدا فکر کردیم که شش ماهه می‌توانیم مشکل را برطرف کنیم {لبخند} بعد این شش ماه شد دوسال! دلیل اصلی‌اش این بود که یک دفعه ما آمده بودیم وارد یک حیطه‌ای شده بودیم که-چون داروها داروهای حیاتی هستند یعنی باید خیلی استانداردها را بگیرند-و بعد این دو سال شد یازده سال! یعنی یازده سال طول کشید که ما توانستیم. در مرحله‌ای که نیتروگلیسیرین تثبیت شود و انفجاری نشود خیلی ساده بود و دو ساله حل کردیم ولی بعد متوجه شدیم که این گروه آ دارویی است و خیلی استانداردهای داخلی باید گذرانده شود. یکی از مواردی که ما انجام دادیم به خاطر اینکه یک سری از تست‌ها را (بتوانیم بگذرانیم) آزمایش بالینی بود-کلینیکال ترای) که فکر کردیم هجده ماهه انجام می‌شود و تقریبا سی و شش ماه طول کشید! و آن تاییدیه‌ها را که گرفتیم آن موقع توانستیم دارو را (براساس استانداردها تولید کنیم). من امروز به شما بگویم نیتروگلیسیرینی که در ایران تولید می‌شود بالاتر از استانداردهای جهانی است چون هم ما به صورت خوراکی تولید می‌کنیم و هم هر مریضی که از اتاق عمل می‌آید بیرون-چون بدن وقتی به هوش می‌آید فشارش می‌رود بالا شما باید این را کنترل کنی و بیاوریدش پایین-دارویی که تزریق می‌شود ایرانی است و مهم‌تر از آن این که اگر کسی حمله‌ی قلبی داشته باشد -که آنژیون صدری بهش می‌گویند-این هم باید قرص زیرزبانی (مصرف کند که) این هم موادش در داخل ایران و از بهترین مواد تهیه می‌شود و امروز ما در تمام مسائل خودکفایی کافی داریم.
 
شتاب‌دهنده‌ی توانا یک جریان پویا  برای تیم‌های جوان
یکی از نکات مهمی که ما به عنوان یک ملت داریم یاد می‌گیریم این است که بیاییم به فرزندانمان کمک کنیم و موانع را برطرف کنیم. ما اگر امروز اینجا هستیم خیلی از موانع را رد کردیم. بعضی موانع، داخلی است. موانع داخلی موانعی است که از نظر ذهنی ما به مرحله‌ای نرسیدیم که اطمینان‌بخشی به کسی که مراجعه می‌کند بکنیم، اطمینان‌بخشی داشتیم به اینکه آیا واقعا طرف مقابلمان دارد راست می‌گوید (یا نه) و بنابراین هی هرروز موانع روبروی طرف می‌گذاریم. ما موانع فوق‌العاده (زیادی داریم). امروز هم اگر بعضی سازمان‌ها به وجود آمدند که کمک کنند به شرکت‌های دانش بنیان در (راستای) همین هدف است که ما چگونه می‌توانیم تیمار کنیم یک شرکت را و به را برسانیم به مرحله‌ای که روی پای خودش بایستد. شرکت‌های دانش بنیان یا کوچک هستند یا متوسط هستند، اگر ما به شرکت خودمان اعتماد نکنیم و به آن‌ها فضا ندهیم این‌ها رشد نمی‌کنند! برای فرزندانمان شغلی به وجود نمی‌آید! کالایی به وجود نمی‌آید! و فقط ما پول را از این جیب گرفتیم به آن جیب (کردیم) و بعد هی الکی این را توسعه‌اش دادیم بدون اینکه کالایی داشته باشیم و این هم مفهومش تورم است! مفهومش این است که پول در جیب من ممکن است از نظر ظاهری افزایش پیدا می‌کند ولی از نظر واقعی هیچ ارزشی ندارد. جهان را هم که نگاه کنید همین است. موانع کجاست؟ موانع در سطح‌های مختلف تصمیم‌گیران کشور است از تامین اجتماعی بگیر تا بانک‌ها و سازمان‌های متولی و همه‌ی این‌ها! به همین جهت ما آمدیم فکر کردیم شاید شتاب‌دهنده‌ی توانا بتواند یک بخش کوچکی از این موانع را (برای شرکت‌ها) بگذراند چون برخی از این موانع را ما که تجربه داریم (می‌دانیم) بعد از هشت سال به آن مانع برخورد می‌کند ما (می‌آییم بهش) می‌گوییم نه عزیزم شما آگاه باش که باید این مستندات را تهیه کنی! آگاه باش که باید این کارها را بکنی! مخصوصا دوستان یک کار زیبایی که می‌کنند این است که اصطلاحا بهش می‌گویند ام.آر.ال (یعنی نشان می‌دهد که) شما وقتی وارد بازار می‌شوی در کدام مرحله هستی و چه مراحلی باید طی کنی؛ حالا تکنولوژی جای خودش که تکنولوژی شما در چه مرحله‌ای است و چه مراحلی باید طی شود. شاید بشود گفت اگر دولت بتواند درک کند که می‌تواند مانع‌زدایی کند، این قدم بزرگی است. من می‌توانم برای شما لیستی از موانع را بیاورم ولی اولی‌اش خاص است، اینکه ما می‌توانیم با اعتماد کردن به گروه‌های خودمان این کار را انجام بدهیم. ما در شتاب‌دهنده‌ی توانا گفتیم خب طرفمان جوان است و دارای ایده و این ایده پرکنده نشود و به خارج از ایران منتقل نشود و ما این را تاجایی که می‌توانیم (‌به این گروه‌ها کمک کنیم) البته ما کوچک هستیم و (در نهایت بتوانیم) ده نفر یا پنج نفر را بغل کنیم خب این کار را بکنیم! اتفاق خیلی مهم این است که در کنار تولید، یک زنجیره‌ای شکل گرفته. ما امروز در بستری داریم صحبت می‌کنیم که ایده می‌آید، نمونه‌سازی می‌کند، تجاری‌سازی را بهش آموزش می‌دهیم، در آزمایشگاه‌هایی که مورد تایید سازمان غذا و دارو است تست می‌شود و همه‌ی این‌ها نکته‌ی شاخص‌اش این است که جوان‌هایی دارند کار می‌کنند در تیم ما که میانگین سنی‌شان 30-32 سال است. بچه‌هایی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدند بدون تجربه...اتفاقا ما یک شاخص خیلی خوبی را در مجموعه دنبال می‌کنیم که خیلی نیاز به تجربه نداریم یعنی بچه‌هایی را جذب کردیم که فارغ‌التحصیل دانشگاه هستند و در درون مجموعه این تجربه را کسب کردند. امروز آر.اند.دی‌های خیلی خوب داریم. جوانان ایرانی را اگر بهشان اعتماد کنیم کاری می‌کنند کارستان.
 
 
 
تولیـد یدوفولیـک
 ســه ســال پیــش دکتــر عزیــزی در فرهنگسـتان علـوم گفـت کـه در حـوزه یـد بـا چالـش جدیـد مواجـه هسـتیم. همان‌طور کـه میدانیــد، یــد را بــه نمــک اضافــه می‌کردند و ایـن کار خیلـی بـه افزایـش هـوش و از بیـن رفتــن بیمــاری گواتــر کمــک کــرد. ســرزمین ایــران و خیلــی از سرزمین‌های جهــان بــا کمبـود یـد مواجـه هسـتند. چـون یـد عنصری اسـت کـه در عمـق زمیـن اسـت. کمبـود یـد در خانم‌های بــاردار باعــث پاییــن آمــدن ضریــب هوشــی فرزنــد متولدشــده می‌شود. حـال مـا از طرفـی بـه مـردم توصیـه می‌کنیم کــه نمــک کــم اســتفاده کننــد و به‌خصوص بــه خانم‌های بــاردار در ایــن مــورد هشــدار می‌دهیم و از سـوی دیگـر بـا مشـکل کمبـود یــد مواجــه هســتیم. به عـلاوه شرکت‌های تولیدکننــده نمــک یــددار نیــز بــا مشکلات بسـیاری مواجـه هسـتند. اکثـر نمک‌هایی کـه بـه اسـم یـددار عرضـه می‌شود، یـدی نـدارد. مـن در آن جلسـه خدمـت دوسـتانم گفتـم که می‌خواهیم در روز چیــزی در حــدود 150 ماکرو گرم یـد بـه بـدن مـردم برسـانیم. ایـن کار بـرای یـک شـرکت تولیدکننـده نمـک، کار عظیمــی اســت. چــون یــد بایــد به‌صورت همگــن در همــه نقــاط پخــش شــود، طــوری کــه هــر قســمت از نمــک را کــه برمی‌داریم، 150 ماکرو گرم یــد داشــته باشــد. ایــن کار بــرای تولیدکننــده نمــک صــرف نمی‌کند، چـون قیمـت نمـک خیلـی پاییـن اسـت. خود یــد مولکــول ســختی اســت و کســی کــه بــا آن کار می‌کند، بایــد تجربــه زیــادی داشــته باشـد. برایـن اسـاس گفتیـم کـه بایـد نقشـه راه تعییــن کنیــم. در ایــن نقشــه راه دیدیــم اولیــن گــروه آسیب‌پذیر نــوزادان و مــادران هســتند. ایــن دارو تولیدشده و در اختیــار مــردم قرارگرفته اســت. مشــابه خارجــی محصـول مـا تقریباً 100 هـزار تومـان قیمـت دارد، درحالی‌که داروی مـا باقیمت 9 هـزار تومــان عرضــه می‌شود. باوجودآنکه مــا گران‌ترین مــواد را بــرای تولیــد آن اســتفاده کرده‌ایم. چــون در حــوزه ســامت وقتــی دارویــی تولیــد می‌شود، بایــد در دو زمینــه دقـت داشـت. اول اینکـه قیمـت دارو طـوری باشـد کـه حتی فـرد فقیری کـه در روسـتاهای یــک اســتان محــروم زندگــی می‌کند نیــز بتوانـد آن را بخـرد. دوم بایـد ایـن دارو طـوری توزیـع شـود کـه در همـه جـای کشـور وجـود داشـته باشـد. خوشـبختانه هردوی ایـن کارها در مـورد ایـن دارو انجام‌شده اسـت. در ایـن مــدت یــک تیــم از پژوهشــگاه غــدد بــا مــا همـکاری کردنـد. آن‌ها هـم دغدغه‌هایشان را مطـرح کردنـد. مثلاً از ما می‌پرسیدند شـما از چـه یـدی در ایـن کار اسـتفاده می‌کنید؟ مـا می‌گفتیم از یدیـد پتاسـیم. آن‌ها می‌گفتند کـه طبـق آخریـن مقالات یـدات بهتـر اسـت. ایـن بحـث و تبادل‌نظر در تمـام سـه سـالی کـه ایـن محصـول در حـال تولیـد بـود، وجود داشت.